حسام الدینحسام الدین، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

حسام کوچولو

شش ماهگی

سلام نخودی مامان   ماهگیت مبارک باشه          کوچولوی من روز بروز بزرگتر میشه و با اداها و شیطنتهاش بیشتر دل مامانو میبره.روزی هزار بار بخاطر وجود تو خدارو شکر میکنم. فندقی این روزا خیلی شیطون شدی.دو روز پیش یکی از اقوام بخاطر خونه جدیدش مراسم گرفته بود و ماهم دعوت بودیم چندتا بچه همسن تو هم بودن که همشون خیلی آروم و بیصدا تو بغل ماماناشون بودن یا اینکه خوابیده بودن ولی شما چنان سروصدایی راه انداخته بودی که بیا و ببین.اصلا آروم و قرار نداشتی تو خونه هم وضعیت همینه تا بغلت میگیرم موهامو میکشی و دهنتو باز میکنی و میاری سمت صورتم انگار که میخوای گازم بگیری ولی خوشبختانه هنوز دن...
30 مرداد 1393

تمرین نشستن و شروع غذای کمکی

سلام جیگر مامان قربونت برم که روز به روز بزرگتر میشی و چیزای تازه یاد میگیری.شدی همه زندگی من و بابات.بزرگترین سرگرمی و خوشیمون تماشای خنده ها و شیطنتهای توئه.یه مدتی هست که خیلی بیرون نمیریم بیشتر اوقات تو خونه ایم و تو هم حسابی حوصلت سر میره.میبرمت تو حیاط تا یکم اونجا بازی کنی ولی بخاطر گرمی هوا مجبور میشیم زود برگردیم تو خونه. چه میشه کرد. تقریبا از 20 روز پیش یعنی از وقتی 5 ماهت تموم شد غذای کمکی بهت میدم.برات سوپ و حریره بادام درست میکنم.اوایل سوپ دوست داشتی ولی بعد یه مدت دیگه نخوردی و الان فقط حریره بادام میخوری.                  &nb...
18 مرداد 1393
1